loading...
فـــــــرد اس ام اس | عاشقانه،فلسفی،سرکاری،تبریک،تسلیت
Meysam Kasiri بازدید : 252 جمعه 1391/06/10 نظرات (0)

 

به (....) میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

يه روز (....) ميره سربازي...........................................دنبال چي ميگردي نيستش!رفته سربازي

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 تو پادگان چشمات راه رفتم بی معرفت....سهم من از عشقت کلاغ پر بود؟؟!!!؟

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 سربازي راهيست براي آدم کردن پسرها…
اما هيچ راهي براي آدم کردن دخترها وجود نداره!

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 نظامی ترین جمله عاشقانه: توی اردو گاه قلبت... منم یه اسیر جنگی...تو منو شکنجه میدی...توی این قلعه ی سنگی.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 به سربازی روم با کوله پوشتی
به دستم داده اند یک نان خشکی
به خط کردن تراشیدم سرم را
لباس ارتشی کردن تنم را
لباس ارتشی رنگ زمین است
سزای هر جوان آخر همین است

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،
مادر و آدم شدن و ساچمه پلو خوردن بسیار، شود هر پسر بی هنری مرد
و دگر لوس و ننر بودن انسان بشود در

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 (....) سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم! …

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

ازدواج تنها جبهه ایست که می توان شبها با دشمن در یک سنگر خوابید!

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

توی قلبم نوشتم ورود ممنوع !
حالا که وارد شدی ، خروج ممنوع !!

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 خنده بهترین اسلحه جنگ با زندگیه !
امیدوارم همیشه مسلح باشی !

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 هر روز تنگ غروب تو سربازی
صفا داره لب مرز تیر اندازی
تا چهل چراغ پادگان روشن میشه
سر دیگ عدسی غوغا میشه
توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس
بخورم ، نخورم گرسنه می مونم
قدر آش ننم رو حالا می دونم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 468
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 27
  • آی پی دیروز : 49
  • بازدید امروز : 59
  • باردید دیروز : 72
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 753
  • بازدید ماه : 1,962
  • بازدید سال : 21,032
  • بازدید کلی : 763,515